میریام پرادو گرفتن پا کردن کشت و زرع در کوه ها تا زمانی که او خسته بود در بین درختان. گلو فراری خشک شد چشم خود را وارد کنید, خورشید, مجموعه قلب خود را تپش طوری که آن می تواند منفجر شود به دلیل بیش از حد آدرنالین. برای چند روز این دختر در زیرزمین - مرد سگی, خروس بزرگ, اما هرگز جرم با یک انگشت به عنوان اگر با توجه به برده و از انتخاب خود. چیزی که فقیر آزاد شد به طور تصادفی زمانی که مردم منحرف آن را فراموش کرده به قفل درب در انبار. به بوته دختر صرف نزدیک به یک روز روی پای خود بدن خود اینستا فیلم س را در حد امکان, اما او نمی تواند فرار از حرامزاده.