دختر است که شیرین و متراکم همیشه یک عشق برای کودکان و درهم کوبیدن آنها را بیرحمانه شلاق خود را در سن جوان اما با گذشت زمان عشق ممنوع از دست داده است مانند برف در بهار بر خلاف غریزه شروع به تقاضا جلسات مکرر با یک اسب نر پر از شهوت از بدن است. بنابراین, الکسیس تگزاس, است که در آب و در نخست از زندگی یک کار به عنوان یک معلم مدرسه که در آن او احاطه شده است هر روز صدها نفر از مردان که سرعت بخشیدن به. پس از بسیاری از کلاس در غیاب کاپیتان تیم فوتبال سخت معلم با اشاره به کلاس های اضافی برای یک مرد قوی قد بلند و با شکوه است. او به نظر می رسید تلاش برای به یاد داشته باشید مواد آموزشی, اما نگه داشته و چشم خود را اینستا السکس متمرکز در یک نقطه از, نوک پستان, درخشان را از طریق بلوز سفید. گاهی اوقات یک مرد جوان به او نگاه کرد و لگن بسیار آبدار و محکم و باریکش محکم به عنوان مادر خود را تبدیل نگاه خود را به پایین دامن کشیده و در هنگام نوشتن در هیئت مدیره مدرسه. افسار گسیخته الکسیس تگزاس به طور خاص آماده شده برای این مرد جوان به عنوان یک دام خطرناک است که او به آن افتاد فورا با دیک خود را. پس از گفتگو در کلاس استاندارد ممنوع مدرسه شروع به اتفاق می افتد اما نه در اصل مقاربت از معلمان و دانش آموزان است.